اولین ها
۱-اولین چاه نفت ایران در شهر مسجد سلیمان در سال ۱۲۸۷شمسی فوران کرد
۲-اولین کسی که نقشه ایران را رسم کرد سرتیپ بغایری نام داشت.
۳- اولین پالایشگاه گاز در آذر ماه ۱۳۵۰در پالایشگاه بید بلند به بهره برداری رسید.
۴- اولین تمبر ایرانی در سال ۱۲۸۵شمسی در پاریس به چاپ رسید.
۵-اولین سرشماری عمومی ایران در سال ۱۳۳۵شمسی اجرا شد که در آن جمعیت کشور ۱۸۹۵۴۷۰۴نفر بود.
۶-اولین بار راه آهن در ایران در سال ۱۳۰۵ شمسی تاسیس شد.
۷-اولین شناسنامه ی ایران توسط اداره ی ثبت احوال در دی ماه ۱۲۹۷شمسی صادر شد.
۸-اولین کارخانه ی اتومبیل سازی در ایران ذر سال ۱۳۴۱ با نام ایران ناسیونال مورد بهره برداری قرار گرفت.
۹-اولین ایستگاه هواشناسی در ایران سال۱۳۱۰ شمسی توسط دکتر محمود حسابی ایجاد شد.
۱۰-اولین دانشمند ایرانی که برای اولین بار گردش زمین را محاسبه کرد ابوریحان بیرونی بود.
ما اکثراً فکر خود را آزاد و رها کرده‌ایم به هر سمت و سویی که می‌خواهد برود و افکارمان را تحت کنترل خودمان قرار نمی‌دهیم ظرفیت فکری بشر خیلی بالاتر از میزانی است که هم اکنون به خدمت گرفته شده است.سالهاپیش روانشناس معروفی به اسم ولپی روشی برای درمان بیماران خود مطرح کردکه به روش توقف فکر ولپی معروف است وازان می‌توان به عنوان تمرینی برای به کارگیری بهتر فکر استفاده کرد. این روانشناس به بیماران خود آموزش می‌دادکه چگونه مراقب افکار خود باشند و هر چند وقت یکبار به خود بگویند "به چه فکر می‌کنی ؟"اگر افکار مخرب حضور داشتند آنها را با جمله «بس کن» متوقف کرده و فکر خود را به سمت افکار سودمند سوق دهند این تمرین به مرور زمان ورزشی برای ذهن خواهد بود و اگر از دوران نوجوانی به افراد آموزش داده شود فکر انسان بیشتر به خدمت درخواهد آمد. معمولاً همه‌ی ما روزانه مخلوطی از رویاپردازی ـ فلسفه‌سازی، نقد صحبت‌های دیگران، برنامه‌ریزی و ... را در میان افکار خود داریم "افکار خود تخریبی " نیز از مهمترین عوامل مخرب و کاهش دهنده انرژی روانی افرادند که به این شیوه اصلاح می‌شوند اما با این روش یک نویسنده در مواقع لزوم می‌تواند به افکار رویایی خود اجازه ورود دهد یک زن خانه‌دار نیز می تواند به برنامه‌ریزی کارهای منزل به کنترل افکار رویایی خود بپردازد یک پزشک با متوقف کردن افکار اضافی وغیر مربوط،باید افکاری را که نیازمند آنها برای معالجه بیمار است به مغز خود راه دهد. افکار اضافی غیر مربوط به کار با کاهش انرژی انسان باعث مختل کردن حافظه و بوجود آوردن چیزی است که مردم آنرا از عوارض بالارفتن سن می دانند که درواقع چیزی جز افزایش بیهوده بار مغزی فرد نیست .
بابه کارگیری روش توقف فکر ولپی در هر لحظه می‌توان از خود پرسید:" به چه می‌اندیشی؟" اگر فکرتان مرتبط به کار نبود به خودتان بگوئید «بس کن» یا بگوئید بعداً راجع به این موضوع فکر خواهم کرد و سپس به افکار سازنده اجازه ورود دهیداین تمرین ذهنی از جمله ورزش‌های مؤثر برای کاستن تنش‌های روانی و جلوگیری از بروز خیلی از اختلافات و سوء تفاهمات است. امتحان کنید!
رخدادهای نجومی سال93
سه خورشید گرفتگی، دو ماه گرفتگی و بارش های شهابی از رویدادهای مهم نجومی سال 93 هستند.
در سال 93 سه خورشید گرفتگی به وقوع خواهد پیوست اولی به صورت حلقوی سه شنبه 9 اردیبهشت 93 در سواحل جنوب افریقا، قطب جنوب و شرق استرالیا روی می دهد.
دومین خورشید گرفتگی به صورت جزیی پنج شنبه اول آبان 93 در شمال و مرکز امریکا روی می دهد.
طبق این گزارش، سومین خورشید گرفتگی به صورت کلی جمعه 29 اسفند 93 از شرق اقیانوس اطلس آغاز و از گریلند به شمال سیبری می رسد. این گرفت در غرب و شمال ایران با درصد پوشش بیشتر خورشید و در تهران بسیار محدود رصد خواهد شد.
همچنین دو ماه گرفتگی نیز خواهیم داشت که هر دو کلی و در ایران غیر قابل رویت هستند.
اولین ماه گرفنگی در روز دوشنبه 25 فروردین 93 در قاره امریکا و استرالیا روی می دهد و دومین ماه گرفتگی چهارشنبه 16 مهر 93 امریکا، استرالیا و شرق آسیا رخ می دهد.
همچنین در سال 93 بارش های شهابی سالیانه ای خواهیم داشت که می تواند با همراه ظهور دنباله دارها و رخدادهای غیرمنتظره همراه باشد
شعری زیبا از استاد فریدون مشیری
«یاد من باشد از فردا صبح »
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب، زمین
مهربان باشم با مردم
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت
بزدایم ،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم،
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی به خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم، مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم
و فراموش کنم هر چه گذشت