لبخند....

یه آقایی سکه را میندازه بالا شیر میاد فرار می کنه !!!

یه آقایی میره تو دل طبیعت هضم میشه !!!

یه روز بابایی میخواست زیردریایی را غرق کنه در میزنه بعد زود در میره !!!

یه آقایی میره وام بگیره چون ضامن نداشت منفجر میشه !!!

مناظره استاد و دانشجو


مناظره استاد و دانشجو

  ...گفتم غمم فزون است، گفتا ز من چه آید

... گفتم که نمره ام ده، گفتا ز من نیاید

... گفتم که نمره دادن بسیار سهل آید، گفتا ز ما اساتید این کار کمتر آید

... گفتم کرم نمایید من را کنید شما، شادگفتا که خوش خیالی کی وقت آن بیاید

... گفتم که نمره ه فت بدبخت عالمم کرد، گفتا اگر برای آن هم زیادت آید

... گفتم خوشا دهی که دست شما دهد آن، گفتا تو کوشش کن کو وقت آن بر آید

... گفتم دل رحیمت کی قصد رحم دارد؟، گفتا نگوی با کس تا وقت آن بر آید...

برنده شدن همیشه....

Bonnie Blair

Winning doesn’t always mean being first, winning means you’re doing better than you’ve done before.

بونی بلر

برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام کار، بهتر از دفعات قبل است.

 

——————————————————————————————–

اگر شما با هیچ مشکلی...


Swami Vivekananda

In a day, when you don’t come across any problems, you can be sure that you are traveling in a wrong path.

سوآمی‌ویوکاناندن

در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید، می‌توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید.

——————————————————————————————–

آدولف هیتلر

Adolph Hitler

If you win you need not explain, But if you lose you should not be there to explain.

آدولف هیتلر

اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به کسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی، نیازی نیست آنجا باشی تا به کسی توضیحی دهی.

——————————————————————————————–

برخی از رنگها روی انرژی ذهنی ما تاثیر .....


برخی از رنگها روی انرژی ذهنی ما تاثیر می گذارند و برخی از آنها حتی تاثیر فیزیکی دارند. بنا براین با ترکیب رنگ های مختلف و بکارگیری رنگهای مناسب در خانه و محیط کار می توانید از تاثیرات مثبت آنها بر روی ذهن و جسمتان بهره مند شوید.

 

رنگ های انرژی زا :

رنگهای روشن و تند معمولا\" انرژی زا هستند. برای مثال رنگ قرمز آنقدر انرژی زا است که فشار خون را بالا می برد. رنگ قرمز مارا به هیجان می آورد و بسیاری آن را رنگ عشق می دانند. رنگ زرد انرژی را زیاد می کند و به ما احساس رضایت و خوشحالی می بخشد. رنگ نارنجی اشتها آور است و باعث می شود که ما در کل احساس خوبی داشته باشیم.

 

رنگ های متعادل کننده و آرامش دهنده :

برخی از رنگها باعث تعادل ذهنی می شوند. رنگ سبز سمبل طبیعت است و در ذهن ما تعادل و آرامش برقرار می کنند. رنگ آبی هم الهام بخش صلح و عدالت است و ذهن ما را آرام می کند. رنگ آبی می تواند فشار خون را هم کاهش دهد.

 

رنگ های خلاقیت زا :

برخی از رنگها در خلاقیت و نو آوری تاثیر گذار هستند. برای مثال رنگ بنفش حس کنجکاوی را بر می انگیزد و همانطور که می دانید کنجکاوی یک محرک عالی برای ذهن های خلاق است. رنگ صورتی هم قدرت خلاقیت و نوآوری شما را بهبود می بخشد.

 

رنگ های قدرت دهنده :

رنگ سفید، انرژی و قدرت ذهنی شما را افزایش می دهد و وقتی به عنوان رنگ زمینه استفاده می شود قدرت رنگهای دیگر را نیز افزایش می دهد. رنگ سیاه هم الهام بخش استقلال و قدرت است.

مشورت کردن با دیگران...


مشورت کردن با دیگران در امور مختلف اگر به درستی انجام شود برای انسان مثمر ثمر خواهد بود.

اما مشورت با برخی افراد برای انسان مضر بوده و هدایت و مشورت آنان برای انسان سرانجامی بد به همراه خواهد داشت.

امام علی علیه السلام ما را از مشورت با سه کس برحذر می دارند.ایشان می فرمایند:

بخیل را در مشورت کردن دخالت نده که تو را از نیکو کاری با می دارد و از تنگدستی می ترساند.

ترسو را در مشورت کردن دخالت نده که در انجام کارها روحیه تو را سست می کند

حریص را در مشورت کردن دخالت نده ،که حرص را با ستمکاری در نظرت زینت می دهد

همانا بخل و ترس و حرص ،غرائز گوناگونی هستند که ریشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است.

(نامه 53 نهج البلاغه)

والدین از فرزند اول توقع ب.....


 

والدین از فرزند اول توقع بیشتری داشته و نسبت به او حساسیت بیشتری دارند. برخی از والدین برای هر اشتباهی فرزند اول را تنبیه می­کنند و او را همیشه تحت مراقبت قرار می­­دهند و می خواهند راه درست را در هرچیز به او نشان دهند.

معمولا فرزند اول باهوشتر از بقیه فرزندان است و انگیزه پیشرفت او بیشتر است اما فرزند اول کمتر از فرزندان دیگر پیشرفت می­کند و همواره احساس تنهایی می­کند و در معرض افسردگی است زیرا به او فرصت تجربه داده نمی­شود.

معمولا آزمون و خطای والدین بیشتر بر روی فرزند اول تجربه می شود و راههای تربیتی اتخاذ شده راهگشای فرزندان دیگر قرار می گیرد. به طوری که با فرزند دوم راحت تر کنار می­آیند و کارهای نادرست فرزند اول بیشتر از بقیه فرزندان به چشم می­­آید.

معمولا فرزند اول کمالگرا­، مغرور و خودپسند، ‌سلطه ­جو و باهوشتر از فرزندان دیگر است و فکر می­کند که همیشه حق با اوست و فقط خودش همه چیز را می­داند و باید در هر کاری اولویت با او باشد.

به والدین توصیه می­شود در مراقبت از فرزند کوچکتر به او مسئولیت دهند و با او به اندازه کافی وقت بگذارند. همچنین والدین می­توانند به او توصیه کنند که نسبت به خواهر و برادرهای کوچکتر خود همانند پدر و مادر رفتار حمایتگر داشته باشد.

به ترتیب از فرزند اول تا فرزند آخر از میزان انگیزه پیشرفت فرزندان کاسته می­شود و فرزند اول بیشترین انگیزه پیشرفت و موفقیت را دارد زیرا والدین برای فرزندان بعدی وقت کمتری را صرف کرده و بیشتر توجه و حوصله خود را معطوف به فرزند اول می­کنند.

 

ریشه‌های‌ جهانی‌ شدن‌


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ریشه‌های‌ جهانی‌ شدن‌

 

ریشه‌های‌ جهانی‌شدن‌ چیست‌؟ به‌ عبارتی‌ دیگر نظام‌ سرمایه‌داری‌ به‌ دلیل‌چه‌ تحوّلاتی‌ به‌ سوی‌ جهانی‌شدن‌ گام‌ برداشته‌ است‌؟ با نگرشی‌ جامع‌ به‌تحوّلات‌ جهانی‌، می‌توان‌ به‌ سه‌ دسته‌ از عوامل‌ درونی‌ و بیرونی‌ اشاره‌ کرد که‌نظام‌ سرمایه‌داری‌ با آن‌ رو در رو بوده‌ است‌:

1. بحران‌ کینزی‌ اقتصاد در نظام‌ سرمایه‌داری‌ که‌ دامنه‌ آن‌ در شمال‌ وجنوب‌ جهان‌ اپیدمی‌ شده‌ است‌.

2. فروپاشی‌ کمونیسم‌ و فراگیری‌ اقتصاد بازار

3. تحوّلات‌ تکنولوژی‌ در زمینه‌ ارتباطات‌ و اطلاع‌ رسانی‌ (IT)

 

بحران‌ اقتصاد کینزی‌

با ورود به‌ قرن‌ بیستم‌، برخی‌ سوسیال‌ ـ دموکرات‌ها معتقد بودند که‌می‌توان‌ با اصلاحات‌ تدریجی‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌، کاستی‌هایش‌ را جبران‌ کرد.ادوارد برنشتاین‌ در کتاب‌ سوسیالیسم‌ تدریجی‌ که‌ در سال‌ 1901 منتشرشد، اعلام‌ کرد که‌ مارکس‌ در مورد لزوم‌ نابودی‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ اشتباه‌کرده‌ است‌. برنشتاین‌ معتقد بود که‌ می‌توان‌ با انجام‌ پاره‌ای‌ اصلاحات‌، منافع‌قابل‌ قبولی‌ برای‌ طبقه‌ کارگر فراهم‌ آورد. هر چند برنشتاین‌ با اعلام‌ این‌ نظر،از سوی‌ مارکسیست‌های‌ ارتدوکس‌ به‌ شدت‌ مورد حمله‌ قرار گرفت‌ و لقب‌تجدید نظر طلب‌ را دریافت‌ کرد امّا دیدگاه‌های‌ او الهام‌بخش‌ سوسیال‌دموکرات‌های‌ اروپای‌ پس‌ از جنگ‌ دوم‌ جهانی‌ شد. سوسیال‌ دموکرات‌ها که‌در جریان‌ جنگ‌ جهانی‌ تحت‌ پی‌گرد شدید نازی‌ها بودند پس‌ از جنگ‌ و دراواخر دهه‌ پنجاه‌، اصول‌ مارکسیستی‌ را به‌ کلی‌ کنار گذاشتند و پس‌ از مدتی‌ درنقاط‌ مختلف‌ قارّه‌، در آلمان‌، اسپانیا و فرانسه‌ به‌ قدرت‌ رسیدند. اکثر آن‌ها ازسیاست‌ ملّی‌سازی‌ صنایع‌ دست‌ برداشتند و به‌ جای‌ آن‌ از گسترش‌ اقدامات‌رفاهی‌ و تأمین‌ اجتماعی‌ برای‌ بهبود شرایط‌ زندگی‌ حمایت‌ کردند. ایده‌ دولت‌رفاه‌، دارای‌ چنین‌ پیشینه‌ای‌ است‌. پس‌ از جنگ‌ دوم‌، نظریات‌ کینز، به‌ اصول‌ ومبانی‌ دولت‌های‌ رفاه‌ مبدل‌ و ماحصل‌، تحت‌ عنوان‌ «اقتصاد کینز» نامیده‌ شد.در حقیقت‌ ایده‌ دولت‌ رفاه‌، پاسخی‌ به‌ بحران‌ بزرگ‌ اقتصادی‌ دهه‌ 1930 ومشکلات‌ وسیع‌ ناشی‌ از ویرانی‌های‌ جنگ‌ دوم‌ جهانی‌ بود.

ساختار تشکیلاتی‌ دولت‌ رفاه‌ نمایانگر ترکیبی‌ از تمرکز مطلق‌گرایی‌ باکارآیی‌ مدیریتی‌ لیبرال‌ بود. دولت‌های‌ تمرکزگرا، دو استراتژی‌ اساسی‌ رادنبال‌ می‌کردند؛ نخست‌ این‌که‌ در برنامه‌ریزی‌های‌ متمرکز و نیز در مدیریت‌طرح‌ها در زمینه‌های‌ اجرایی‌ و مالی‌ دخالت‌ فزاینده‌ای‌ می‌کردند، ثانیاً دولت‌فراتر از نقش‌ نظارتی‌اش‌ به‌ عنوان‌ واسط‌ بین‌ گروه‌های‌ مختلف‌ اجتماعی‌،کارفرمایان‌ و کارگران‌ عمل‌ می‌نمود.

دولت‌ با فراهم‌ آوردن‌ پاره‌ای‌ تسهیلات‌، به‌ جذب‌ سرمایه‌گذاری‌های‌خارجی‌ و نیز بخش‌ خصوصی‌ اهتمام‌ می‌ورزد و از سوی‌ دیگر با اجرای‌هم‌زمان‌ سیاست‌ توسعه‌ صادرات‌ و معافیت‌های‌ گمرکی‌ به‌ حمایت‌ از صنایع‌داخلی‌ می‌پردازد. توزیع‌ منافع‌ حاصله‌ از توسعه‌ اقتصادی‌ در بخش‌های‌مختلف‌ اجتماعی‌ به‌ صورت‌ یک‌ نظام‌ تصاعدی‌ مالیات‌ بر درآمد به‌ اضافه‌شبکه‌ کارآمد تأمین‌ اجتماعی‌ برای‌ تأمین‌ هزینه‌های‌ بیکاران‌، سالمندان‌ وبازنشستگان‌، ترسیم‌ شده‌ بود؛ البته‌ دولت‌های‌ رفاه‌ همواره‌ برای‌ برقراری‌تعادل‌ مابین‌ مالیات‌ بردرآمد شرکت‌ها و جلب‌ سرمایه‌گذاری‌، با مشکل‌روبه‌رو بودند چرا که‌ سرمایه‌گذاران‌ همیشه‌ جذب‌ مناطقی‌ می‌شدند که‌ با استفاده‌از تسهیلات‌ و معافیت‌های‌ مالیاتی‌ بتوانند حداکثر سود را به‌ دست‌ آورند.

 

ضد بحران‌ تعدیل‌

در دهه‌ 1970، اقتصاد کینزی‌ مبتنی‌ بر دولت‌ رفاه‌ با انتقادهای‌ جدی‌روبه‌رو شد، چرا که‌ معضل‌ ساختاری‌ «رکود ـ تورّم‌» به‌ یکی‌ از دردهای‌بی‌درمان‌ کینز مبدل‌ شده‌ بود. کارشناسان‌ اقتصادی‌، معتقد بودند که‌ مهارتورّم‌ ممکن‌ نخواهد بود مگر این‌که‌ به‌ دست‌ خویش‌ رشد اقتصادی‌ را کند کنیم‌و میزان‌ بیکاری‌ را افزایش‌ دهیم‌. امّا تجربه‌ دهه‌ 1970 و 1980 اروپا، نشان‌داد که‌ نرخ‌ تورّم‌ به‌ رغم‌ افزایش‌ میزان‌ بیکاری‌ از بین‌ نرفته‌ است‌. در اسپانیامیزان‌ بیکاری‌ به‌ 22 درصد رسید امّا بازهم‌ نرخ‌ تورّم‌ پنج‌ درصد بود.

واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ سیاست‌های‌ پولی‌ اقتصاد کینزی‌، به‌ بن‌بست‌ رسیده‌است‌ چرا که‌ اگر قرار باشد، دولت‌ها سیاست‌های‌ ضد رکود ـ تورّمی‌ را اجراکنند، باید در دوره‌های‌ رشد، نرخ‌ مالیات‌، سیر صعودی‌ به‌ خود گیرد و ازمخارج‌ کاسته‌ شود تا در دوره‌های‌ رکود اقتصادی‌، کاهش‌ مالیات‌ها و افزایش‌مخارج‌ توجیه‌ اقتصادی‌ بیابد؛ از طرفی‌ در این‌ میان‌ کسری‌ بودجه‌ نیز مشکلی‌مضاعف‌ ایجاد می‌کند.

در اواخر دهه‌ 1970، سازمان‌های‌ بین‌المللی‌ نظیر بانک‌ جهانی‌ و صندوق‌بین‌المللی‌ پول‌ سیاست‌هایی‌ را جهت‌ حل‌ مشکل‌ ساختاری‌ رکود ـ تورّم‌،پیشنهاد کردند که‌ تحت‌ عنوان‌ سیاست‌های‌ «تعدیل‌ ساختاری‌» معروف‌ شد.براساس‌ این‌ توصیه‌ها، سرمایه‌ می‌بایست‌ به‌ راحتی‌ اجازه‌ جابه‌جایی‌ یابد بدون‌آن‌که‌ سیاست‌های‌ پولی‌ و ارزی‌ دولت‌، مانعی‌ برای‌ آن‌ باشد. سیاست‌هایی‌مانند رهاسازی‌ قیمت‌ها، خصوصی‌ سازی‌ بنگاه‌های‌ دولتی‌، حذف‌ دخالت‌دولت‌ در تنظیم‌ بازار، از جمله‌ سیاست‌هایی‌ بودند که‌ نظریه‌پردازان‌ تعدیل‌،یعنی‌ صندوق‌ بین‌المللی‌ پول‌ و بانک‌ جهانی‌، ارائه‌ می‌کردند.

مکانیزمی‌ که‌ این‌ سیاست‌ها را به‌ اجرا در می‌آورد، وام‌های‌ مشروط‌ به‌تعدیلی‌ بود که‌ به‌ کشورهای‌ طرف‌ قرارداد پیشنهاد می‌شد. امّا نه‌ تنهاسیاست‌های‌ تعدیل‌ موفق‌ به‌ حل‌ معضل‌ رکود ـ تورّم‌، نشد بلکه‌ خود به‌ این‌معضل‌ دامن‌ زد و پاره‌ای‌ از نابرابری‌های‌ اجتماعی‌ را تشدید کرد. هر چندطرفداران‌ تعدیل‌ تجربه‌ موفق‌ آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌ را شاهدی‌ برکارآمدی‌ وکارآیی‌ این‌ سیاست‌ها می‌دانستند امّا به‌ راحتی‌ از پاره‌ای‌ پیش‌نیازهای‌ تعدیل‌که‌ در این‌ کشورها فراهم‌ آمده‌ بود، چشم‌پوشی‌ می‌کردند. به‌ عنوان‌ نمونه‌،کشورهای‌ جنوب‌ شرقی‌ آسیا، در مورد توسعه‌ انسانی‌ و سرمایه‌گذاری‌ برای‌بالا بردن‌ توان‌ تخصصی‌ نیروی‌ انسانی‌، سعی‌ و کوشش‌ فراوانی‌ کرده‌ بودند.البته‌ بحران‌ 1997 نیز بر آسیب‌پذیری‌ همین‌ کشورها که‌ ناشی‌ از رها کردن‌ورود و خروج‌ سرمایه‌ بود، مهر تأیید زد. جان‌ گری‌ که‌ خود از طرفداران‌سرسخت‌ سیاست‌های‌ تعدیل‌ ساختاری‌ بوده‌ و از مشاوران‌ نزدیک‌مارگارت‌تاچر در اجرای‌ این‌ سیاست‌ها به‌ شمار می‌رفت‌، در کتاب‌ خودتحت‌ عنوان‌ طلوع‌ کاذب‌ می‌نویسد:

بنیانگذاران‌ سیاست‌های‌ تعدیل‌ ساختاری‌، برای‌ این‌ که‌ نسخه‌ واحدی‌ را درتمام‌ کشورهای‌ جهان‌ به‌ اجرا گذاشته‌ و تجربه‌ توسعه‌ تمامی‌ کشورها را درتراز تجربه‌ توسعه‌ شمال‌ و به‌ خصوص‌ آمریکا سامان‌ دهند، با شکست‌مواجه‌ شده‌اند. گری‌ به‌ نتایجی‌ از قبیل‌ رشد بزهکاری‌، فروپاشی‌ خانواده‌ وافزایش‌ نابرابری‌های‌ اجتماعی‌ اشاره‌ می‌کند که‌ در نتیجه‌ اجرای‌ این‌سیاست‌ها، گریبانگیر کشورهای‌ صنعتی‌ و غیر صنعتی‌ شده‌ است‌.

فرانسیس‌ استیوارت‌ که‌ خود نیز مدتی‌ با بانک‌ جهانی‌ همکاری‌ داشته‌است‌، در این‌ باره‌ نشان‌ می‌دهد که‌ در کشورهایی‌ که‌ این‌ سیاست‌ها را اجراکردند، به‌ خصوص‌ آن‌ها که‌ از وضعیت‌ اوّلیه‌ نامناسب‌تری‌ برخوردار بودند،وضعیت‌ فقر و نابرابری‌ در مقیاس‌ جهانی‌، بدتر شده‌ است‌.

بنابراین‌، سیاست‌های‌ تعدیل‌ ساختاری‌، به‌ جهت‌ عدم‌ توجه‌ به‌ شرایط‌اوّلیه‌ای‌ که‌ می‌تواند فقر ونابرابری‌ را از بین‌ ببرد، موجب‌ افزایش‌ نابرابری‌ شده‌است‌. در حقیقت‌ سیاست‌های‌ تعدیل‌ دقیقاً در راستای‌ تخریب‌ نظام‌ تأمین‌اجتماعی‌ دولت‌های‌ رفاه‌ در آمریکا، اروپا و آسیا ]![ پیش‌ رفت‌ و اقتصادکینزی‌ را با تشدید بحران‌ نابرابری‌های‌ اجتماعی‌، رو در رو کرد. با اندکی‌تفحص‌ در نتایج‌ این‌ سیاست‌ها در خواهیم‌ یافت‌ که‌ در تعدیل‌ ساختاری‌ تقدم‌با رشد است‌ و نه‌ توزیع‌؛ از این‌ روی‌ تأمین‌ عدالت‌ اجتماعی‌ حتی‌ به‌ طور نسبی‌نیز از نتایج‌ محال‌ تعدیل‌ ساختاری‌ خواهد بود.

هر چند ضد بحران‌ تعدیل‌ نیز نتوانست‌ شعله‌های‌ بحران‌ کینزی‌ را خاموش‌ساخته‌، نیازهای‌ بازار را برآورده‌ سازد ولی‌ راه‌ را برای‌ جهانی‌شدن‌ اقتصادفراهم‌ کرد. واقعیت‌ آن‌ است‌ که‌ در سرسره‌ تجارت‌ جهانی‌، فعالیت‌های‌اقتصادی‌ سرمایه‌داری‌ به‌ طور طبیعی‌ به‌ نقاطی‌ منتقل‌ خواهند شد که‌ قید وبندهای‌ مقرراتی‌ کم‌تر و هزینه‌های‌ اجتماعی‌ پایین‌تری‌ داشته‌ باشد. از این‌روی‌ دولت‌هایی‌ مانند سوئد که‌ نرخ‌ مالیات‌ و مخارج‌ اجتماعی‌ بالایی‌ دارند باچالشی‌ جدی‌ مواجه‌ خواهند شد، بنابراین‌ ناچارند برای‌ ادامه‌ حیات‌سرمایه‌داری‌ ــ که‌ بقای‌ خودشان‌ نیز در بقای‌ آن‌ نهفته‌ است‌ ــ به‌ فرمان‌های‌بازار تن‌ دهند و نرخ‌ هزینه‌های‌ اجتماعی‌ و مالیات‌هایی‌ را که‌ برای‌ فعالیت‌هااقتصادی‌ تعیین‌ می‌کنند، کاهش‌ دهند.

 

فروپاشی‌ کمونیسم‌

بی‌تردید لحظاتی‌که‌ دیوار برلین‌ به‌ نشانه‌ پایان‌ حیات‌ و سلطه‌ کمونیسم‌ برشرق‌، فرو می‌ریخت‌ و ژرمن‌ها وحدت‌ خود را باز می‌یافتند؛ نظام‌سرمایه‌داری‌ و اقتصاد بازار با تمامی‌ بحران‌های‌ درونی‌اش‌، پیروزی‌ خود رابر نظام‌ سوسیالیستی‌ و اقتصاد دولت‌، جشن‌ می‌گرفت‌. در واقع‌ این‌ اربابان‌فراملیتی‌ها و سهامداران‌ شرکت‌های‌ بزرگ‌ صنعتی‌ و مالی‌ بودند که‌بزرگ‌ترین‌ سود و منفعت‌ را از فروپاشی‌ امپراتوری‌ شوروی‌ می‌بردند چرا که‌با فروپاشی‌ آن‌، بازار وسیعی‌ ایجاد می‌شد که‌ پهنه‌اش‌ از سیبری‌ در شرق‌ دورتا برلین‌ شرقی‌ بود. این‌ بازار وسیع‌، شامل‌ یک‌ سوم‌ جامعه‌ بشری‌ و یک‌چهارم‌ سرزمین‌های‌ جهان‌ بود که‌ اینک‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌، فرصت‌ جولان‌ درآن‌ را می‌یافت‌.

از سوی‌ دیگر پایان‌ کمونیسم‌ این‌ فرصت‌ را به‌ جمهوری‌ها و کشورهای‌اروپای‌ شرقی‌ می‌داد تا ظرفیت‌ بالقوه‌ و بالفعل‌ خویش‌ را برای‌ تحقّق‌ اقتصادبازار بروز دهند و این‌ امر به‌ نوبه‌ خود، تأثیر عمده‌ای‌ بر سازماندهی‌ بازارمی‌گذاشت‌.

اکنون‌ جمهوری‌ آذربایجان‌ با ذخایر عظیم‌ نفت‌ و گاز حوزه‌ شاه‌دنیزدریای‌ خزر، شوک‌ عظیمی‌ به‌ بازارهای‌ نفتی‌ وارد می‌آورد و می‌تواند به‌«کویت‌ ثانی‌» تبدیل‌ شود. هر چند آذربایجان‌ کنونی‌ با مشکلات‌ جدی‌ای‌ نظیربحران‌ قره‌باغ‌، درگیر است‌ امّا این‌ امر هیچ‌گاه‌ از تأثیر و نقش‌ شاه‌دنیز بر بازارانرژی‌ جهان‌ نمی‌کاهد.

جمهوری‌ اوکراین‌ غله‌خیزترین‌ نقطه‌ دنیاست‌. بزرگ‌ترین‌ صادرکننده‌ غله‌در قرن‌ نوزدهم‌ نه‌ آمریکا و نه‌ استرالیا بلکه‌ روسیه‌ تزاری‌ و غله‌ خیزترین‌ نقطه‌آن‌ یعنی‌ اوکراین‌ بود. اراضی‌ مساعد، شرایط‌ اقلیمی‌ مناسب‌ و شبکه‌ حمل‌ ونقل‌ طبیعی‌اش‌ یعنی‌ رودخانه‌های‌ پر آب‌، این‌ اجازه‌ را به‌ صنعت‌ غله‌ اوکراین‌خواهد داد تا محصولات‌ خود را تا دریای‌ سیاه‌ به‌ آسانی‌ حمل‌ کند و از آن‌ جانیز به‌ اروپا و سایر نقاط‌ جهان‌ صادر کنند؛ این‌ امر به‌ نوبه‌ خود غله‌ کاران‌آمریکا و سایرین‌ را با چالشی‌ جدی‌ مواجه‌ خواهد ساخت‌. با وجود این‌که‌بلوک‌ شرق‌ فروپاشیده‌ است‌ امّا این‌ امر چیزی‌ از ارزش‌ نظام‌ آموزشی‌ و توان‌فوق‌العاده‌ دانشمندان‌ روس‌ و اسلاو در زمینه‌های‌ گوناگون‌ علمی‌ نمی‌کاهد.ورود این‌ کارشناسان‌ ورزیده‌ به‌ بازار تکنولوژی‌ جهان‌، موجب‌ تحوّل‌شگرفی‌ خواهد شد.

ریچارد پو کارشناس‌ آمریکایی‌ امور روسیه‌، در کتابی‌ که‌ تحت‌ عنوان‌چگونه‌ از روس‌هایی‌ که‌ می‌آیند سود ببریم‌ منتشر کرده‌ است‌، می‌نویسد:

دره‌ سیلکان‌ (مرکز ساخت‌ و تکامل‌ «های‌ ـ تک‌» آمریکا) نتوانست‌ پس‌ ازبیست‌ سال‌ تلاش‌، دستگاهی‌ بسازد که‌ درکف‌ دست‌ جای‌ بگیرد و دست‌ خط‌را هر چند «خرچنگ‌ قورباغه‌» باشد در رایانه‌ تبدیل‌ به‌ حروف‌ کتابی‌ کند،ولی‌ این‌ کار را یک‌ روس‌ به‌ نام‌ استپان‌ پاچیکوف‌ که‌ به‌ آمریکا دعوت‌ شده‌بود انجام‌ داد و به‌ این‌ ترتیب‌، آمریکا به‌ تکنولوژی‌ آن‌ دست‌ یافته‌ ومیلیون‌ها دلار سود برده‌ است‌.

ریچارد پو در ادامه‌ تأکید می‌کند که‌ روس‌ها، ریاضی‌، فیزیک‌ و شیمی‌ راکه‌ پایه‌ «های‌ ـ تک‌» می‌باشد بهتر از تحصیل‌کرده‌های‌ کشورهای‌ دیگرمی‌دانند. سرمایه‌ ناپیدای‌ روسیه‌ همین‌ها است‌ و نتیجه‌ مهارت‌ آن‌ها بعداًآشکار خواهد شد.

دومین‌ تأثیری‌ که‌ اندکی‌ پیش‌ از دهه‌ نود و پس‌ از پایان‌ کمونیسم‌ بر اقتصادبازار وارد شد، ورود چین‌ به‌ صحنه‌ اقتصاد جهانی‌ بود. سیاست‌ درهای‌ بازدنگ‌شیائوپینگ‌ در سال‌ 1978 و اصلاحات‌ اقتصادی‌ حزب‌ کمونیست‌ که‌هیچ‌ شباهتی‌ به‌ اصول‌ مائوئیستی‌ نداشت‌، باعث‌ شد تا چین‌ در آستانه‌ هزاره‌سوم‌، جهش‌ بزرگ‌ اقتصادی‌ خود را آغاز کند. سیاست‌ گام‌ به‌ گام‌ نخبگان‌ چین‌و وجود دولت‌ کارآمد این‌ کشور که‌ می‌تواند استراتژی‌های‌ اساسی‌ای‌ راپی‌ریزی‌ و به‌ دقت‌ دنبال‌ کند یکی‌ از دلایل‌ عمده‌ موفقیت‌ چینی‌ها به‌ حساب‌می‌آید، به‌گونه‌ای‌ که‌ کارشناسان‌ اقتصادی‌، چین‌ را یکی‌ از قدرت‌های‌ بزرگ‌اقتصادی‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌ پیش‌بینی‌ می‌کنند.

تجربه‌ موفق‌ خصوصی‌سازی‌ اقتصادی‌ دولتی‌ در چین‌ که‌ از دهه‌ 1970 واز بخش‌ کشاورزی‌ شروع‌ شد، نمونه‌ خوبی‌ از این‌ پیشرفت‌ها محسوب‌می‌شود. چین‌ با الغای‌ واحدهای‌ زراعی‌ اشتراکی‌ (کمون‌ها) و واگذاری‌ سهم‌هر خانواده‌ دهقانی‌ به‌ خود خانواده‌، اصلاحاتی‌ را در مناطق‌ روستایی‌ آغازکرد. نظام‌ جدید، نوعی‌ نظام‌ مسؤولیت‌ خانوادگی‌ است‌. ظاهر کار این‌ بود که‌در 1978، زمین‌های‌ زراعتی‌ به‌ مدت‌ پانزده‌ سال‌ و باغ‌ها به‌ مدت‌ پنجاه‌ سال‌به‌ شکل‌ اجاره‌، به‌ دهقانان‌ واگذار شود و ایشان‌ حق‌ فروش‌ و اجاره‌ زمین‌ را نیزداشته‌ باشند، امّا در باطن‌ همه‌ دهقانان‌ می‌دانستند که‌ زمین‌ برای‌ همیشه‌ مال‌آن‌ها است‌ و قرار نیست‌ دولت‌ آن‌ را پس‌ بگیرد. در عرض‌ شش‌ سال‌ پی‌درپی‌،از 1978 تا 1984 که‌ کشاورزان‌ انگیزه‌ بهتری‌ پیدا کرده‌ بودند، میزان‌ تولیدکشاورزی‌ چین‌ روستایی‌ تا 23 افزایش‌ یافت‌.

این‌ نگرش‌ اصلاحی‌ نشانه‌ توجه‌ ویژه‌ نخبگان‌ چینی‌ به‌ شرایط‌ اوّلیه‌ای‌است‌ که‌ نظام‌ اجتماعی‌ آن‌ها با آن‌ روبه‌رو بود، چیزی‌ که‌ در روسیه‌ و اروپای‌شرقی‌ به‌ آن‌ توجه‌ نشد و نتایج‌ منفی‌ای‌ به‌بار آورد.

البته‌ تجربه‌ خصوصی‌سازی‌ در بسیاری‌ از کشورهای‌ جنوب‌ نیز ناموفق‌مانده‌ است‌. در ایران‌ به‌ لحاظ‌ این‌که‌ عموماً اقتصادی‌ دولتی‌ و کاملاً متمرکزحکم‌فرما بوده‌ و از سوی‌ دیگر نظارت‌ قانونمند در نظام‌ سیاسی‌ و دربخش‌های‌ مختلف‌ اجتماعی‌ نهادینه‌ نشده‌ است‌؛ واگذاری‌ صنایع‌ به‌ بخش‌خصوصی‌ عملاً به‌ بهای‌ تقدیم‌ بخشی‌ از اقتصاد کشور به‌ بخشی‌ از قدرت‌سیاسی‌ و وابستگان‌ آنان‌ تمام‌ شده‌ است‌. محصول‌ این‌ عملکرد فاجعه‌بار، بازتولید نوعی‌ «سرمایه‌داری‌ رانتی‌» در کشور است‌ که‌ تأثیرات‌ بسیار منفی‌ ومخربی‌ در بازدهی‌ نظام‌ اقتصادی‌ ایجاد کرده‌ است‌. طبیعی‌ است‌ که‌ اربابان‌سرمایه‌داری‌ رانتی‌ و بورژوای‌ دولتی‌ در برابر هر گونه‌ اصلاحات‌ اقتصادی‌،سیاسی‌ و قضایی‌ مقاومت‌ خواهند کرد.

در نهایت‌ نباید از این‌ واقعیت‌ اساسی‌ چشم‌پوشی‌ کرد که‌ فروپاشی‌کمونیسم‌، به‌ معنای‌ سلامتی‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ نبوده‌ و نیست‌. اگر سرخ‌هابه‌خاطر به‌ بن‌بست‌ رسیدن‌ تز اصلاحات‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ گروباچف‌ و درواقع‌ اشکالات‌ اساسی‌ تئوری‌ مارکسیستی‌ ـ لنینیستی‌ (که‌ حضرت‌ امام‌خمینی‌1 در پیام‌ معروف‌ خویش‌ آن‌ را به‌ رهبران‌ شوروی‌ هشدار داده‌بودند) رو به‌ اضمحلال‌ رفتند و اینک‌ حتی‌ با وجود رهبران‌ کارآمد و با لیاقتی‌نظیر پوتین‌، سال‌های‌ سال‌ طول‌ می‌کشد تا جایگاه‌ خود را در نظام‌ جهانی‌بازیابند امّا دیدیم‌ که‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ مبتنی‌ بر بازار نیز با چالش‌های‌ جدیدی‌روبه‌رو شده‌ که‌ آن‌ را دچار دگرگونی‌ ساخته‌ است‌ این‌ نظام‌ نیز باید متناسب‌ بااین‌ دگرگونی‌ها، خود را مجدداً سازماندهی‌ کند؛ در حالی‌که‌ هنوز از نظراجتماعی‌ معلوم‌ نیست‌ از این‌ میان‌، سنتز مناسبی‌ بیرون‌ بیاید!

 

انقلاب‌ الکترونیکی‌

دنیای‌ عجیبی‌ شده‌ است‌؛ یک‌ قاضی‌ فرانسوی‌ حکم‌ به‌ بستن‌ بخشی‌ ازسایت‌ یاهو می‌کند چرا که‌ یادگارهای‌ دوران‌ «نازیسم‌» را به‌ حراج‌ گذاشته‌است‌. FBI، سایت‌ «eaby» را تحت‌ نظر می‌گیرد تا از قانونی‌ بودن‌ فروش‌ اسلحه‌در این‌ سایت‌ اطمینان‌ حاصل‌ کند. بی‌تردید میکروالکترونیک‌ و فضای‌بازسازی‌ شده‌ جهانی‌ آن‌ یعنی‌ اینترنت‌، رخدادهای‌ عجیب‌تری‌ نیز خلق‌خواهد نمود.

تشکیل‌ اینترنت‌ ابتکاری‌ از سوی‌ پنتاگون‌ بود. وزارت‌ دفاع‌ ایالات‌متحده‌، شبکه‌ای‌ از ارتباطات‌ پیشرفته‌ را در اختیار پژوهشگران‌ طرف‌ قراردادخود می‌گذاشت‌. این‌ شبکه‌ از سوی‌ بنیاد ملّی‌ علوم‌ (NSF)، در آمریکا تعمیم‌یافت‌ و اندکی‌ بعد نه‌ تنها جامعه‌ آمریکا بلکه‌ تمامی‌ جهان‌ را نیز در برگرفت‌.در حقیقت‌ اشتیاق‌ مشترکین‌ نیز برای‌ دسترسی‌ به‌ خدمات‌ و امکانات‌ بسیارمتنوعی‌ است‌ که‌ اینترنت‌ در اختیار مخاطبین‌ خود قرار می‌دهد.

می‌توان‌ به‌عنوان‌ نمونه‌ای‌ از کاربردهای‌ متنوع‌ اساسی‌ اینترنت‌ که‌ تحوّلی‌شگرف‌ در صنعت‌ پست‌ و ارتباطات‌، ایجاد کرده‌ است‌، به‌ پست‌ الکترونیکی‌(E-mail) اشاره‌ کرد. فهرست‌های‌ پست‌ الکترونیکی‌ (mailing lists) انسان‌ راقادر می‌سازد که‌ وارد بحث‌های‌ گروهی‌ در سطح‌ جهان‌ شود و با افکارجدیدی‌ آشنا شود. از سویی‌ خدمات‌ گپ‌ الکترونیکی‌ نیز این‌ امکان‌ را به‌کاربَران‌ می‌دهد تا با هر نقطه‌ از شبکه‌ در سراسر جهان‌ اطلاعات‌ مبادله‌ کنند؛رویای‌ جدا شدن‌ از، زمان‌ و مکان‌، به‌ حقیقت‌ پیوسته‌ است‌.

TCP / IP یا پروتکل‌ کنترل‌ انتقال‌، نقش‌ پستچی‌ای‌ با سرعت‌ جت‌ را بازی‌می‌کند. هر داده‌ از یک‌ رایانه‌ به‌ راحتی‌ و با سرعت‌ بسیار بالا، به‌ رایانه‌ دیگرانتقال‌ می‌یابد؛ گویی‌ که‌ دو رایانه‌ در فاصله‌ بسیار کمی‌ از یکدیگر سریال‌شده‌اند؛ پروتکل‌های‌ کامل‌تر و با ضریب‌ امنیتی‌ بیش‌تر نیز در راه‌اند.بی‌تردید فردا همه‌ این‌ تکنیک‌ها قدیمی‌ می‌شوند.

اینترنت‌ دنیای‌ تجارت‌ کالا و خدمات‌ را نیز متحوّل‌ ساخته‌ است‌. درمرحله‌ نخست‌ یعنی‌ بازاریابی‌، فروشنده‌ با استفاده‌ از امکانات‌ اینترنت‌ واختصاص‌ دادن‌ سایتی‌ ویژه‌، کلیه‌ اطلاعات‌ فنی‌ و عمومی‌ مربوط‌ به‌محصولات‌ قابل‌ عرضه‌اش‌ را به‌ همراه‌ شکل‌، تنوع‌ رنگ‌ها، قیمت‌ و شرایط‌فروش‌ به‌ خریدار عرضه‌ می‌کند. در مرحله‌ بعد، مشتری‌ جهت‌ خرید جنس‌دلخواهش‌ به‌ اینترنت‌ متصل‌ می‌شود و برای‌ پیدا کردن‌ نشانی‌ فروشگاهی‌ که‌جنس‌ مورد نظر را دارد، به‌ سایت‌ مربوط‌ مراجعه‌ می‌کند. در اینترنت‌، فهرست‌کلیه‌ فروشگاه‌هایی‌ که‌ آن‌ جنس‌ به‌خصوص‌ را دارند، به‌ مشتری‌ ارائه‌ می‌شود.سپس‌ مشتری‌ با انتخاب‌ فروشگاه‌ دلخواه‌، وارد سایت‌ و به‌ عبارتی‌ محوطه‌فروشگاه‌ شده‌ پس‌ از مشاهده‌ کلیه‌ اجناس‌ در مدل‌های‌ مختلف‌، کالایش‌ راانتخاب‌ می‌کند.

پس‌ از انتخاب‌ جنس‌، مشتری‌ فرم‌ سفارش‌ کالا را که‌ در سایت‌ فروشگاه‌قرار دارد، تکمیل‌ می‌کند و فرم‌ اطلاعات‌ کارت‌ اعتباری‌ خود را که‌ حکم‌امضایش‌ را دارد و توسط‌ موسسه‌ اعتباری‌ صادر کننده‌ کارت‌ قابل‌ بازخوانی‌است‌، وارد می‌کند.

در مرحله‌ بعد، فروشنده‌ درخواست‌ مشتری‌ را به‌ همراه‌ تأییدیه‌ امضا و نیزرمزنگاری‌ به‌ بانک‌ یا مؤسسه‌ اعتباری‌ صادرکننده‌ کارت‌، ارائه‌ می‌دهد، سپس‌با استفاده‌ از رمز کارت‌، میزان‌ اعتبار و صحت‌ امضای‌ مشتری‌، بررسی‌ شده‌،نتیجه‌ به‌ فروشنده‌ اعلام‌ می‌شود. فروشنده‌ نیز با اطمینان‌ از تأمین‌ اعتبارخریدار، برای‌ ارسال‌ جنس‌ درخواستی‌ اقدام‌ می‌کند. مشتری‌ هم‌ پس‌ ازدریافت‌ جنس‌، رسید مربوط‌ را به‌ همراه‌ صورت‌حساب‌ امضا کرده‌ و مراتب‌را به‌ بانک‌ یا مؤسسه‌ اعتباری‌ اعلام‌ می‌کند. در مرحله‌ پایانی‌، بانک‌ بهای‌جنس‌ خریداری‌ شده‌ را از حساب‌ مشتری‌ کسر کرده‌، به‌ حساب‌ فروشنده‌واریز می‌کند.

تجارت‌ الکترونیکی‌ مبتنی‌ بر IT، ارقام‌ سرسام‌ آوری‌ از انباشت‌ سرمایه‌ رانوید می‌دهد. طبق‌ برآوردهای‌ اوّلیه‌ تا سال‌ 2003 تجارت‌ الکترونیک‌ برهزار میلیارد دلار بالغ‌ خواهد شد، امّا ارقام‌ کنونی‌ به‌ دست‌ آمده‌ درآمدبیش‌تری‌ را نشان‌ می‌دهند. این‌ نوع‌ تجارت‌ نه‌ تنها سیستم‌ سنتی‌ خرید و فروش‌را متحول‌ می‌سازد بلکه‌ نظام‌ بانکی‌ و سیستم‌ پولی‌ را نیز به‌ سوی‌ الکترونیکی‌شدن‌ پیش‌ می‌راند. تجارت‌ الکترونیکی‌ زمان‌ و مکان‌ را از هم تفکیک‌ کرده‌،به‌ گوشه‌ای‌ پرت‌ می‌کند. فروشگاه‌های‌ اینترنتی‌ که‌ شب‌ و روز و، تعطیلات‌آخر هفته‌ را نمی‌شناسند حتی‌ به‌ مرزهای‌ ملّی‌ نیز وقعی‌ نمی‌نهند. در واقع‌ IT،آرزوی‌ بزرگ‌ لیبرالیسم‌ کلاسیک‌ یعنی‌ آزادسازی‌ تجارت‌ را محقق‌ کرده‌است‌.

اینترنت‌، جهان‌ سیاست‌ را نیز دگرگون‌ کرده‌ است‌. IT، حدودی‌ برای‌ خودبه‌ رسمیت‌ نمی‌شناسد، از این‌ روی‌ مرزهای‌ ملّی‌ و اندیشه‌ کنترل‌ دولت‌ ـ ملّت‌،بر ورود و خروج‌ داده‌ها را بی‌رنگ‌ می‌سازد تا جایی‌که‌ امروزه‌ برخی‌اندیشمندان‌ از زوال‌ دولت‌های‌ ملّی‌ صحبت‌ می‌کنند. در سطح‌ ملّی‌ نیز عده‌ای‌به‌ طرح‌ مبحث‌ تغییر شکل‌ دموکراسی‌ از روش‌ غیرمستقیم‌ به‌ صورت‌ مستقیم‌پرداخته‌اند، گویی‌ دولت‌ شهرهای‌ آن‌ بار دیگر از اعماق‌ تاریخ‌ یونان‌ باستان‌،سربرآورده‌اند؛ آیا دموکراسی‌ الکترونیکی‌ در حال‌ تولّد است‌؟

الوین‌ تافلر نمونه‌ای‌ از این‌ سیستم‌ جنینی‌ را چنین‌ توصیف‌ می‌کند:

چند سال‌ پیش‌ روی‌ سیستم‌ تلویزیون‌ کابلی‌ در کلمبوس‌ اوهایو با سرافرازی‌شاهد یک‌ رویداد تاریخی‌ بودیم‌؛ یعنی‌ اوّلین‌ «فرمانداری‌ الکترونیک‌» درجهان‌. ساکنان‌ یکی‌ از حومه‌های‌ کوچک‌ شهر کلمبوس‌ توانستند با استفاده‌ ازاین‌ سیستم‌ ارتباطی‌ دوسویه‌ الکترونیکی‌ در جلسات‌ سیاسی‌ کمیسیون‌برنامه‌ریزی‌ محلی‌ خود شرکت‌ جویند. آنان‌ در اتاق‌ نشیمن‌ خانه‌ خود نشسته‌بودند و با فشار یک‌ دکمه‌ می‌توانستند به‌ طرح‌هایی‌ که‌ درباره‌ موضوعات‌اجرایی‌ محدوده‌ شهری‌، مقررات‌ خانه‌ سازی‌ یا احداث‌ بزرگراه‌ عنوان‌می‌شد بلافاصله‌ رأی‌ بدهند. نه‌ تنها می‌توانستند رأی‌ موافق‌ یا مخالف‌ بدهند،بلکه‌ قادر بودند در بحث‌ شرکت‌ جویند و نظر خود را در تلویزیون‌ بیان‌دارند و حتی‌ می‌توانستند با فشار دادن‌ دکمه‌ به‌ رئیس‌ جلسه‌ تذکر دهند که‌ماده‌ بعدی‌ دستور جلسه‌ را مطرح‌ کند.

امروز IT، مفهوم‌ امنیت‌ ملّی‌ را نیز دستخوش‌ تغییر و تحول‌ ساخته‌ است‌.هکرها (Hacker¨s) یا نفوذگران‌ با عبور از فایروال‌ها (Firewall¨s) یادیواره‌های‌ آتش‌ الکترونیکی‌، امکان‌ دستیابی‌ به‌ محرمانه‌ترین‌ اطلاعات‌نظامی‌ ـ امنیتی‌ را به‌ دست‌ آورده‌اند.

در آستانه‌ جنگ‌ خلیج‌ فارس‌، چند جوان‌ اروپایی‌ با نفوذ به‌ سایت‌پنتاگون‌، به‌ آخرین‌ اطلاعات‌ نظامی‌ آمریکا دست‌ یافتند. این‌ امر برای‌دپارتمان‌ دفاع‌ (DOD) فاجعه‌ بود؛ از این‌ روی‌ باید سیستم‌های‌ امنیتی‌ موردبازبینی‌ واقع‌ می‌شدند. سازمان‌ جاسوسی‌ اسراییل‌ (موساد) سایتی‌ باقابلیت‌های‌ بسیار پیشرفته‌ طراحی‌ کرده‌ بود. به‌نحوی‌ که‌ هرگاه‌ کاربری‌ با این‌سایت‌ ارتباط‌ برقرار می‌کرد، تمام‌ اطلاعات‌ رایانه‌ او توسط‌ سایت‌ مکیده‌می‌شد؛ حزب‌الله لبنان‌ بسته‌ اطلاعاتی‌ای‌ پر از ویروس‌های‌ رایانه‌ای‌، برای‌ این‌سایت‌ صهیونیستی‌ به‌ عنوان‌ هدیه‌ فرستاد.

در سایت‌ IT و با اطلاعاتی‌ که‌ سیستم‌های‌ ماهواره‌ای‌ در اختیار افسران‌نظامی‌ قرار می‌دهند، مفهوم‌ جنگ‌ نیز متحوّل‌ شده‌ است‌. در بعضی‌ موارد،«جنگ‌ الکترونیک‌» می‌رود تا جایگزین‌ «جنگ‌ کلاسیک‌» شود و امروز جای‌خود را در نیروی‌ دریایی‌ و هوایی‌ باز کرده‌ است‌. هنگامی‌ که‌ نیروی‌ هوایی‌متحدین‌ صدها تُن‌ بمب‌، بر سر غیر نظامیان‌ عراقی‌ می‌ریختند، سیستم‌ماهواره‌ای‌ ردیابی‌ و شلیک‌ موشک‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در هدایت‌ عملیات‌ ایفامی‌کرد.

فرهنگ‌ نیز در پرتو IT در معرض‌ تعامل‌، تبادل‌ و تهاجم‌ قرار گرفته‌ است‌.اینترنت‌ و سیستم‌های‌ ماهواره‌ این‌ امکان‌ بالقوه‌ را برای‌ فرهنگ‌های‌ مختلف‌جهان‌ فراهم‌ کرده‌اند تا در اثر تعامل‌ و بازشناسی‌ یکدیگر، جهانی‌ مملو ازهمکاری‌ و تفاهم‌ بازسازی‌ کنند. امّا این‌ خطر همواره‌ وجود دارد که‌انحصارطلبی‌ فرهنگی‌ و جریان‌ یکسویه‌ آن‌، مانعی‌ عمده‌ برای‌ همزیستی‌مسالمت‌آمیز فرهنگ‌ها و تعامل‌ سالم‌ بین‌ آن‌ها ایجاد کند.

IT، این‌ امکان‌ بالفعل‌ را برای‌ محصولات‌ فرهنگی‌ فراهم‌ می‌آورد تابتوانند آزادانه‌ و بدون‌ هیچ‌ قید و شرطی‌ در هر جای‌ شبکه‌، ارائه‌ شوند.تاریخچه‌ چاپ‌ و انتشار کتاب‌ از عهد سومر تا کنون‌ به‌ خوبی‌ نشان‌ می‌دهد که‌این‌ دستاورد بزرگ‌ فرهنگی‌ از چه‌ گذرگاه‌های‌ صعب‌ تاریخی‌ای‌ عبور کرده‌تا خود را به‌ این‌ جا رسانده‌ است‌. امروز، اینترنت‌ مرحله‌ای‌ نوین‌ آفریده‌ است‌.نشر الکترونیکی‌ کتاب‌، روز افزون‌ است‌. مؤسسه‌ Wizepdigital Text booksامکانات‌ جالبی‌ را برای‌ دانشجویان‌ تدارک‌ دیده‌ است‌؛ این‌ مؤسسه‌ تا سال‌2000، متن‌ 75 کتاب‌ درسی‌ را در اینترنت‌ قرارداده‌ است‌. دانشجو می‌تواندآن‌ را به‌ کامپیوتر خود منتقل‌ کرده‌، بخواند و یا این‌که‌ آن‌ را شخصاً چاپ‌ کندو فقط‌ یک‌ دلار بپردازد. کتاب‌ الکترونیکی‌ که‌ به‌ E-book معروف‌ است‌، مملواز سوژه‌های‌ متنوع‌ است‌، زیرا انتشار آن‌ تقریباً بدون‌ هزینه‌ انجام‌ می‌شود. به‌علاوه‌ هر زمان‌ که‌ نویسنده‌ بخواهد می‌تواند آن‌ را تصحیح‌ کرده‌ و مطالب‌ آن‌را روزآمد کند؛ روزنامه‌های‌ الکترونیکی‌ نیز آهسته‌آهسته‌ جای‌ خود را بازمی‌کنند و تحولی‌ شگرف‌ در عرصه‌ روزنامه‌نگاری‌ پدید می‌آورند؛ تدریس‌ساخت‌ صفحه‌های‌ HTML، برای‌ نوشتن‌ روزنامه‌ در اینترنت‌، در دانشکده‌های‌روزنامه‌نگاری‌ ایالات‌ متحده‌ و کشورهای‌ صنعتی‌ اجباری‌ شده‌ است‌.

سینما نیز به‌ عنوان‌ پدیده‌ای‌ فرهنگی‌ که‌ قابلیت‌ ایجاد تأثیرات‌ سیاسی‌ ـاجتماعی‌ فراوانی‌ دارد، در پرتو IT، دستخوش‌ تحول‌ قرار گرفته‌ است‌. باپیدایش‌ اینترنت‌ و افزایش‌ سرعت‌ انتقال‌ اطلاعات‌ در آن‌، شرکت‌های‌سینمایی‌ کم‌ کم‌ به‌ فکر اضافه‌ کردن‌ اینترنت‌ به‌ زنجیره‌ سینمایی‌ خویش‌افتاده‌اند. اگر چه‌ نمایش‌ فیلم‌ از راه‌ اینترنت‌ در مرحله‌ آزمایش‌ است‌، امّاپیش‌بینی‌ می‌شود که‌ حداکثر تا دو سال‌ آینده‌، تعداد زیادی‌ از کاربران‌ اینترنت‌بتوانند، در ازای‌ پرداختن‌ مبلغی‌ مشخص‌، فیلم‌ مورد علاقه‌شان‌ را ببینند؛سینمای‌ الکترونیکی‌ در حال‌ متولد شدن‌ است‌. اینترنت‌، فرهنگ‌ را از حیات‌خلوت‌ خانواده‌ و اجتماع‌ بیرون‌ خواهد کشید و آن‌ را به‌ شدت‌ در زیر امواج‌جهانی‌ اطلاعات‌، دگرگون‌ خواهد ساخت‌.

دنیای‌ مبتنی‌ بر IT، دنیای‌ گشوده‌ شدن‌ رازهای‌ اماکن‌ مقدس‌ تاریخی‌ نیزخواهد بود. دروازه‌ شهرهای‌ ممنوعه‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ باز خواهد شد. این‌چنین‌ توریسم‌ الکترونیکی‌ متولد می‌گردد.

در نهایت‌ اشاره‌ به‌ بخشی‌ از کتاب‌ به‌ سوی‌ پایانه‌های‌ زمین‌ اثر رابرت‌کاپلان‌، خالی‌ از فایده‌ نیست‌:

هر روز در اینترنت‌ بیش‌ از 40 پیام‌ می‌فرستم‌ یا دریافت‌ می‌کنم‌. در خانه‌ام‌می‌توانم‌ پایگاه‌های‌ شبکه‌های‌ بانک‌ جهانی‌ و سازمان‌ ملل‌ را جست‌وجو کنم‌و اطلاعات‌ تازه‌ای‌ بیابم‌، روزنامه‌ نیویورک‌ تایمز را بخوانم‌ و در میان‌ نه‌میلیون‌ عنوان‌ کتاب‌ کتابخانه‌ دانشگاه‌ ییل‌ گشتی‌ بزنم‌. اینترنت‌ برای‌ من‌ وشاگردان‌ و فرزندانم‌ امکان‌ دسترسی‌ فوری‌ و مستقیم‌ به‌ دانش‌ را فراهم‌ کرده‌است‌؛ «انفجار» دانش‌ در قلب‌ نوسازی‌ و جهانی‌شدن‌ جامعه‌ جهانی‌ قرارگرفته‌ است‌.

 

 

روز والنتاین وسپندارمذگان


 

روز والنتاین : (روز عشاق و یا روز عشق ورزی) مصادف با ۲۵ بهمن‌ماه (۱۴ فوریه) در بعضی فرهنگها روز ابراز عشق است.

این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتاین به صورت ناشناس انجام می‌شود. سابقهٔ تاریخی روز والنتاین به جشنی که به افتخار قدیس والنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد.

در صده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند.

کلودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (والنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق، با قلبی عاشق اعدام می‌شود...

بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان نهاد و نمادی می‌شود برای عشق!

در کشورهای اروپایی و امریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز والنتاین از شهرت خاصی برخوردار است. تزئین شکلات و پختن انواع ان نیز از اداب این روز به شمار می رود. از نظر علمی هم ثابت شده است که خوردن شکلات دات یا همان سیاه میزان عشق را در انسان بالا می برد البته نه مصرف بی رویه ان.

سپندارمذگان:

در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است. در تقویم ایرانی  تنهاچند روز پس از روز والنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته است. سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود