نرم نرمک می رسد اینک بهار

نرم نرمک می رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ها و دشت ها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه های نیمه باز

بهار

 بهار

آمد بهار ای دوستان     منزل سوی بستان کنیم‏

تا بخت در رو خفته را  چون بخت سروستان کنیم

همچون غریبان چمن  بی‏یاوران گشته به فن‏

هم بسته پا هم گام زن  عزم غریبستان کنیم

 

جائی که هست از خاکدان  نامش روان آمد روان‏

ما جان زانو بسته را، هم منزل ایشان کنیم

من دل...


 

من دل به زیبایی، به خوبی میسپارم؛دینم این است.

من مهربانی را ستایش میکنم ؛آیینم این است .

من رنجها را با صبوری میپذیرم؛ من زندگی را دوست دارم؛ انسان و باران و چمن را میستایم . انسان وباران و چمن را میسرایم ،،،در این گذرگه ... بگذار خود را گم کنم ......... بگذار از این ره بگذرم با  دوست...با دوست....

عمر شما....


عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید در اندیشه آنچه کرده ای مباش، در اندی شه آنچه نکرده ای باش امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست برای کسی که آهسته و پیوسته می رود، هیچ راهی دور نیست امید، درمانی است که شفا نمی دهد، ولی کمک می کند تا درد را تحمل کنیم!

یه آقایی سکه

یه آقایی سکه را میندازه بالا شیر میاد فرار می کنه !!! یه آقایی میره تو دل طبیعت هضم میشه !!! یه

روز بابایی میخواست زیردریایی را غرق کنه در میزنه بعد زود در میره !!! یه آقایی میره وام بگیره چون

ضامن نداشت منفجر میشه !!! یه دکتری از مریضش می پرسه : این همه قاشق د ر شکمه تو چی کار می

کند؟ مریض می گه: خودتون گفتین روزی یه قاشق بخور.

نوروزتان خجسته

خوش به حال غنچه های نیمه باز

گر نکویی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

نوروزتان خجسته

بهارتان خرم

روزگارتان خوش

دل تان پر امید

جشن‌های ایران باستان

ž            جشن‌های ایران باستان

ž            جشن‌های ایران باستان به جشن‌های ایران در دوران ایران باستان اشاره دارد. جشن‌های بزرگ ایرانیان باستان عبارت بودند از: نوروز، مهرگان، جشن‌های آتش، گاهنبارها و جشن فروردگان که در خلال هر یک از این جشن‌ها مراسم و جشن‌های وابسته‌ای نیز برگزار می‌شده‌است.[۱] لازم به تذکر است که تاریخ جشن‌های ذکرشده و تقسیم‌بندی ماه‌ها بر اساس گاه‌شماری ایران باستان است و با گاه‌شماری هجری شمسی امروزین مطابقت ندارد.

ž            نوروز در زمان سلسله هخامنشیان

ž             

ž            کوروش دوم بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود.[۱۱] این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده‌است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده‌است.[۹] اما بررسی‌ها بر روی این سنگ نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند،[۱۲] و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن می‌گرفته‌اند.[۹][۱۳] شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده‌است.[۱۱]

ž            در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده‌است.[

ž            نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان

ž            در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد.[۱۲] در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.

ž            شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبود و در فصل‌های گوناگون سال جاری بود.[۱۵]

ž            اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.

در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند.[۱۴] از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند.[۱۴] همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد

ž            نوروز پس از اسلام

ž            نوشتارهای وابسته: نوروز در تشیع از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر می‌رسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.[۱۲]

در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند.[۱۲] بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجریآغاز شد.[

ž            نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.[۱۱]

ž            در اسلام و به ویژهٔ آیین تشیع به نوروز به عنوان روزی خجسته نگاه شده‌است و بر گرامی داشتن آن تأکید شده‌است.[۱۶] از دیدگاه شیعه، نوروز روز ظهور امام زمان است.[۱۷][

ž            نوروز در دوران معاصر

ž            نوشتارهای وابسته: جشن جهانی نوروز نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومت‌ها برای مدت زمانی ممنوع بوده‌است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند.[۱۸][۱۹] همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اطلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند.[۹] همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت.[۴] تا پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی، نوروز در ترکیه (که توسط کردها برگزار می‌شود) ممنوع و غیرقانونی بود؛ در اغلب مواقع نوروز با بازداشت کردها توسط نیروهای امنیتی ترکیه‌ای همراه بود. در سال ۱۹۹۲ دست کم ۷۰ کُرد در درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه کشته شدند. اگرچه امروزه دولت ترکیه نوروز را به عنوان جشن بهار ترکی (به ترکی: Nevruz) جشن می‌گیرد، اما همچنان نوروز به مثابهٔ نمادی نیرومند از هویت کُردی در ترکیه‌است.[۲۰

ž            گاه‌شماری در ایران

ž            استفاده از گاه‌شمار یا سالنامه در ایران پیشینه‌ای بسیار کهن دارد. در گذر زمان گاه‌شماری ایرانی دگرگونی‌های زیادی کرده‌است. در ایران از روش‌های گاه‌شماری متفاوت مانند گاه‌شماری خورشیدی و گاه‌شماری قمری و با مبداهای متفاوت مانند تاج‌گذاری یزدگرد سوم یا هجرت حضرت محمد(صلی اللّه علیه و اله) استفاده شده‌ و می‌شود.

ž            یکی از کوشش‌های همیشگی ایرانیان، تنظیم سال‌شماری بوده‌است که با سالنامه طبیعی و دوره رویدادهای کیهانی، حداکثر انطباق را داشته‌باشد. این کوشش منجر به ایجاد و بهره برداری از سالنامه‌ها و نظام‌های گاه‌شماری بسیار متعدد و متنوعی شد که در نهایت با تدوین و تنظیم سالنامه اعتدالی ایرانی به حداکثر دقت ممکن برای تطبیق سالنامه قراردادی با سالنامه طبیعی دست یافته شد.

و امروزه نیز این سالنامه همچنان دقیق‌ترین سالنامه تاریخ بشر شناخته می‌شود. گمان نمی‌رود که هیچ ملت و تمدنی به اندازه ایرانیان تا این اندازه به بررسی و پژوهش در سالنامه‌شناسی پرداخته‌باشند. فهرست نسخه‌های خطی احمد منزوی، خود به تنهایی نشان‌دهنده بیش از دو هزار نسخه سالنامه خطی منتشرنشده به زبان فارسی است. بیشترین کتیبه‌های باستانی در زمینه نجوم و گاه‌شماری که در میان‌دورود بدست آمده‌اند، به دوران فرمانروایی کاسیان و هخامنشیان منسوب هستند. کوشش و پیگیری شگفت‌انگیز دانشمندان ایرانی، منجر به پیدایی دقیق‌ترین گاه‌شماری جهان در ایران شده‌است

ž            گاه‌شماری هجری خورشیدی

ž             

ž            تقویم هجری خورشیدی نخستین بار بوسیله عبدالغفار نجم‌الدوله اصفهانی در سال ۱۲۶۴ (هجری خورشیدی) از روی تقویم جلالی تدوین گردید.[نیازمند منبع]

ž            گاه‌شماری هجری خورشیدی یا تقویم هجری شمسی برپایهٔ گاه‌شماری جلالی با مبدأ هجری است. گاه‌شماری هجری شمسی، اکنون در کشورهای ایران و افغانستان گاه‌شمار رسمی است. این گاه‌شماری در ایران با تصویب مجلس شورای ملی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴، گاه‌شمار رسمی کشور اعلام شد